English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (6096 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
practicer U تمرین کننده مشق کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
sponsor U سرپرستی کردن اداره کننده تمرین کفیل خرج
sponsoring U سرپرستی کردن اداره کننده تمرین کفیل خرج
sponsors U سرپرستی کردن اداره کننده تمرین کفیل خرج
rehearser U تمرین کننده
Other Matches
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor U گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
distractive U گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
makgi boowi U نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
vasomotor U اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
detonator U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
del credere U وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
detonators U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
interceptors U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptor U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
changer U دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
prepossessing U مجذوب کننده جلب توجه کننده
padding U پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
sprining charge U خرج چال کننده یا گود کننده
expostulator U سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
claqueur U تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
suppressive U خنثی کننده اتش سرکوب کننده
astigmatizer U وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
stop order U دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
thickeners U غلیظ کننده پرپشت کننده
designative U اشاره کننده تعیین کننده
modulator demodulator U تلفیق کننده- تفکیک کننده
provisioner U تدارک کننده تهیه کننده
divider U جدا کننده تقسیم کننده
toasters U سرخ کننده برشته کننده
desolator U ویران کننده متروک کننده
favourer U یاری کننده مساعدت کننده
homager U تجلیل کننده کرنش کننده
desolater U ویران کننده متروک کننده
striking force U نیروی تک کننده یا کمین کننده
lifter U مرتفع کننده برطرف کننده
thickener U غلیظ کننده پرپشت کننده
suberter U سرنگون کننده تضعیف کننده
insulator U جدا کننده عایق کننده
toaster U سرخ کننده برشته کننده
sniffy U افهار تنفر کننده فن فن کننده
spell binder U مسحور کننده مجذوب کننده
discriminant U تفکیک کننده جدا کننده
cogitator U اندیشه کننده مطالعه کننده
whetstone U تیز کننده تند کننده
vibrator U ارتعاش کننده نوسان کننده
vibrators U ارتعاش کننده نوسان کننده
presenter U ارائه کننده معرفی کننده
insulators U جدا کننده عایق کننده
supplicant U درخواست کننده تضرع کننده
supplicants U درخواست کننده تضرع کننده
diverting U سرگرم کننده منحرف کننده
preventive U حفافت کننده جلوگیری کننده
accaimer U هلهله کننده تحسین کننده
transmitter U منتقل کننده مخابره کننده
transmitters U منتقل کننده مخابره کننده
contractive U جمع کننده چوروک کننده
intermediary U وساطت کننده مداخله کننده
coordinator U هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
prosecutor U پیگرد کننده تعقیب کننده
the producer and the consumer U تولید کننده و مصرف کننده
trimmer U دستکاری کننده صاف کننده
hanger U اویزان کننده معلق کننده
corruptor U فاسد کننده منحرف کننده
acknowledger U تصدیق کننده قبول کننده
corrupter U فاسد کننده منحرف کننده
hangers U اویزان کننده معلق کننده
intermediaries U وساطت کننده مداخله کننده
venerator U تکریم کننده ستایش کننده
presentor U ارائه کننده معرفی کننده
presenters U ارائه کننده معرفی کننده
prosecutors U پیگرد کننده تعقیب کننده
modifier U اصلاح کننده تعدیل کننده
oppressive U خورد کننده ناراحت کننده
thwarter U خنثی کننده مسدود کننده
gesticulant U اشاره کننده وحرکت کننده
modifiers U اصلاح کننده تعدیل کننده
fuel cooled oil cooler U خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
skeletonizer U تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
procuring activity U یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
plasticizer U ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
parity bit U عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
agent authentication U معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly U اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
dismantling shot U تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
voltage stabilizer U تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
family U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
families U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper U کج کننده واژگون کننده
army component U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
stabilisers U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
stabilizer U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
supporting arms U نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
requistioner U قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
flares U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
flare U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
negative true logic U سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
desiccant U مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
delay release sinker U وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
analysis staff U ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
radar picket U ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
dry sum U تمرین مشق پای قبضه تمرین بدون تیراندازی
gyro repeater U تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
component command U قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
jumpers U شوت کننده با پرش پرش کننده
jumper U شوت کننده با پرش پرش کننده
out side U دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
emergency drill U تمرین مقابله با سوانح تمرین مقابله با حوادث غیرمترقبه
crepitant U خش خش کننده
deletive U حک کننده
attenuant U اب کننده
renunciant U کننده
jaberer U پچ پچ کننده
syncopator U غش کننده
abjurer or abjuror U کننده
puffer U پف کننده
repudiationist U رد کننده
catterer U پچ پچ کننده
rebutter U رد کننده
refutative U رد کننده
refutatory U رد کننده
renunciant U رد کننده
filleted U پر کننده
squelcher U له کننده
hoppers U لی لی کننده
squasher U له کننده
surfy U کف کننده
fizzy U کف کننده
refuser U رد کننده
whisperer U پچ پچ کننده
thinner U کم کننده
hopper U لی لی کننده
solver U حل کننده
fillets U پر کننده
spurner U رد کننده
filleting U پر کننده
skittish U رم کننده
fluxing oil U اب کننده
fillet U پر کننده
bandwidth U یچ کننده
swooner U غش کننده
attacking U تک کننده
ear-splitting U کر کننده
doers U کننده
doer U کننده
solvents U اب کننده
solvent U اب کننده
crusher U له کننده
prater U پچ پچ کننده
sensor U حس کننده
bender U خم کننده
mauler U له کننده
wheezier U خس خس یا خر خر کننده
noncommittal U رد کننده
fillers U پر کننده
deflective U کج کننده
wheezy U خس خس یا خر خر کننده
mumbler U من من کننده
filler U پر کننده
tracker U پی کننده
trackers U پی کننده
wheeziest U خس خس یا خر خر کننده
commulator U یک سو کننده
benders U خم کننده
bidder U کننده
prattfall U پچ پچ کننده
mitigatory U کم کننده
percutient U دق کننده
mitigative U کم کننده
bidders U کننده
astrictive U منقبض کننده
assurer U بیمه کننده
shockinjg U منزجر کننده
assuasive U ساکت کننده
arbitratrix U زن حکمیت کننده
assuasive U ارام کننده
conceptive U تصور کننده
concluder U منعقد کننده
concluder U ختم کننده
appreciator U تقدیر کننده
stipulator U تصریح کننده
stop logs U تیرکهای سد کننده
attractor U مجذوب کننده
attenuator U تضعیف کننده
shunner U پرهیز کننده
attenuant U رقیق کننده
stopple U متوقف کننده
appraiser U تقویم کننده
suasive U وادار کننده
conceptive U درک کننده
concentrator U متمرکز کننده
assimilatory U هم جنس کننده
Recent search history Forum search
2Some of my translations are missing !
1WHAT IS THE MEANING OF HANANEH
1confinement factor
1معنی lead lag compensator
4express, overexpression
1The generator is maintaining its terminal voltage at 1.0 p.u. under voltage regulator action.
2پن مرطوب کننده
2پن مرطوب کننده
1Oem
1روشنی خیره کننده صنعت
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com